یادداشت: سیاست گذاری اجتماعی و الزامات آن
سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی
یکی از وظایف دولت ها اتخاذ سیاست های مناسب در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که نتیجه این سیاست ها باید منحبر به بالا رفتن شاخص های رفاه اجتماعی شود که درنهایت این افزایش شاخص های رفته اجتماعی هم باید زمینه را برای “به زیستن اجتماعی” آحاد مردم فراهم کند تا از زندگی خود لذت ببرند و کیفیت زندگی شان بطور مستمر ارتقاء یابد و شاهد وضعیت مطلوب سلامت اجتماعی در جامعه باشیم.یکی از راه های تحقق این شرایط اتخاذ سیاست های مناسب و نقش پژوهش و یافته های پژوهشی در این زمینه خواهد بود.چهارشنبه و پنجشنبه ” اولین جشنواره ملی پایان نامه های دانشجویی مسایل و آسیب های اجتماعی” که توسط معاونت فرهنگی و دانشجویی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در داتشگاه مازندران برگزار شده که می تواند آغازی برای یک کار بزرگ باشد. شرایط موجود کشور در حوزه آسیب های اجتماعی بگونه ایی است که موجب نگرانی جدی در میان مردم شده است چرا که دود آسیب های اجتماعی به چشم آنان رفته و تاثیرات منفی آن را در زندگی و جامعه دیده اند و موضوعی نیست که بتوان به آسانی از کنار آن گذشت.به همین دلیل ضروری است تا در حوزه سیاستگذاری اجتماعی به این موضوع توجه جدی تر شود.من فکر می کنم که سیاستگذاری اجتماعی کاری بس دشوار و پیچیده ولی بسیار مهم و ضروری است .شناخت اندک من از لین حوزه نشان می دهد که برای سیاستگذاری اجتماعی ما مشکلات متعددی داریم که به برخی از آنها اشاره می کنم. یکی از مشکلات ما در حوزه سیاستگذاری اجتماعی این است که بسیاری از کسانی که در حوزه اجتماعی سیاستگذار هستند علیرغم این که انسان های خوبی هستند ولی چند مشکل اساسی دارند.یکی این که دانش تخصصی حوزه اجتماعی را ندارند، دوم فهم دقیقی از سیاستگذاری اجتماعی و فرایند آن ندارند، مشکل سوم اطلاعات دقیقی از حوزه اجتماعی ندارند و حتی اگر اطلاعات را از دیگران بگیرند ، توان بهره گیری از این اطلاعات برای سیاستگذاری مناسب را ندارند و مشکل چهارم این که دغدغه اندر اجتماعی را ندارند.پنجم پیچیدگی مسایل و آسیب های اجتماعی و نوظهور بودن آنها می باشد که به دلیل سیال بودن موضوعات اجتماعی است.ششم غفلت از آینده نکری و آینده پژوهشی در حوزه اجتماعی سبب شده تا بسیاری ازسیاستگذاریهای انجام شده اتر بخش نباشند.هفتمین مشکل هم این است که بطور کلی امر اجتماعی در سیاستگذاری ها دز کشور در پایین ترین اولویت ها قرار دارد.تاملی بر این که چرا دچار چنین شرایط نگران کننده ایی در حوزه مسائل و آسیب های اجتماعی شدیم بگونه ای به اصطلاح ” داد همه را در آورده است ” نشان می دهد که سیاست گذاری های ناکارآمد و یا سکوت در سیاست گذاری در مقاطعی در حوزه اجتماعی و یا بی توجهی به تاثیرات سیاست های دیگر بر حوزه اموراجتماعی و عدم تدوین پیوست های اجتماعی و فرهنگی از جمله دلایل این وضعیت غیرقابل قبول هستند.در چنین شرایطی بهره گیری از یافته های پژوهشی می تواند یک فرصت ارزشمند برای سیاستگذاری های مناسب باشد که در این زمینه بدون شک نقش دانشگاه ها می تواند بسیار مهم باشد.معمولا انتظار می رود که دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی پاسخگوی نیاز های جامعه در عرصه های مختلف سیاست گذاری باشند.البته در درون دانشگاه علاوه بر اساتید گرانقدر، دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی بویژه مقطع دکتری را هم باید مد نظر داشت. ظرفیتی که اگر درست استفاده شود می تواند به همراه اساتید راهنما و مشاور، بخشی از این نیاز های بحق جامعه را پاسخ داد.در این راستا پژوهشی های دانشجویی و بویژه رساله های دکتری ،باید به سمت سیاست گذاری اجتماعی در حوزه مسائل و آسیبهای اجتماعی بیشتر سوق پیدا کند.تحقق این امر مستلزم این است که در تمام رشته های تحصیلی مقاطع تحصیلات تکمیلی بویژه مقطع دکتری ،دانش و فنون سیاست گذاری آموزش داده شود، اساتید راهنما و مشاور هم از این دانش بهره لازم را داشته باشند تا بتوانند راهنمایی ها مفید به دانشجویان انجام دهند و هم دانشگاه ها در تعامل به دستگاه های اجرایی و سیاستگذار متناسب با نیاز جامعه پژوهش ها را انجام دهند و رساله های دانشجویان را به این موضوعات مورد نیاز جامعه ،جهت دهند.متاسفانه بسیاری از دانشگاه ها و دستگاه های اجرایی اعتقادی جدی به جایگاه پژوهش در سیاستگذاری اجتماعی ندارند و پژوهش را بیشتر برای بازگشت ندادن بودجه انجام می دهیم و یا برای قراردادن در ویترین ها و نمایش و دانشجویان هم برای اخذ مدرک.من فکر می کنم همه این ها هدر دادن منابع و فرصت ها ی ارزشمند می باشد که ظلم به جامعه پژوهشگران و دانشجویان و از همه مهم تر مردم است.اقدام وزارت علوم تحقیقات و فناوری را باید به فال نیک نیک گرفت که استمرار آن در سال های بعد( حداقل دو سال یکبار) ضروری به نظر می رسد.
منبع: روزنامه شرق